تپه مارلیک
اسامی دیگر تپه مارلیک:
• ماردلیک
• چراغعلی تپه
موقعیت جغرافیایی تپه مارلیک:
این تپه باستانی در نزدیکی رودبار گیلان در کرانه شرقی سفیدرود در دشت گوهررود واقع است.
تاریخچه تپه مارلیک:
تپه مارلیک یکی از تپههای پنجگانهی درهی گوهررود میباشد. تپه های زینب بیجار ، پیلاقلعه ، دوربیجار و جازم کول ، بقیه این تپه ها هستند.
گروهی از پژوهشگران نام مارلیک را برگرفته از واژگان گیلکی «مار» و «لیک» به معنی سوراخ میدانند علت این نام گذاری را انبوه مارهایی که در گذشته در این منطقه بودند میدانند، گروهی نیز مارلیک را برگرفته از نام قوم آمارد میدانند برگرفته از دو واژه «مارد» و «لیک» به معنی قوم میدانند.
گروهی از باستانشناسان در سال ۱۳۴۰ زیر نظر دکتر عزت الله نگهبان شروع به حفاری و کاوش در این محوطه کردند.
در این محوطه ۲۵ آرامگاه کشف شد و باتوجه به سنت و آیینهایی که مردمان آن زمان برای خاکسپاری متوفی داشتند و همراه با مرده وسایل متعلق به متوفی را به خاک میسپردند اشیا ارزشمند بسیاری بهدست آمده که اکثر آنها در حال حاظر در موزهی ایران باستان نگهداری میشود؛ همچنین اشیا بهدست آمده گویای این است که این قبرستانها سلطنتی هستند و متعلق به فرمانروایانی است که در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد در این ناحیه حکومت میکردند.
در همهی آرامگاهها اشیایی مانند ظروف سفالین، دکمههای تزئینی، انواع سرگرز، پیکان، جامهای چینی، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر، مجسمههای برنزی و سفالی، سرنیزه و کلاهخود و… پیدا شدهاست.
همچنین پارچههای به دست آمده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران میدهند. همچنین در کاوشگریها آثار ساختمان چهار دیواری پدیدار شد که در حدود ۳۰ متر مساحت داشت و به نظر میآمد آرامگاه یا معبد باشد.
گفته میشود که جامهای شیشهای در این محوطه از اولین نمونههای صنعت شیشه سازی بشر است. آثار به دست آمده از این تپه خصوصا اشیا مفرغی شباهتهای زیادی به آثار به دست آمده از سیلک کاشان دارد. پارهای از باستان شناسان بر این باور هستند که اقوام سیلک در حقیقت همان مارلیکها بودند که بر آثر حملهٔ آشوریها به منطقهٔ سیلک کاشان مهاجرت کردند، و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپراتوری مقتدر ماد در آغاز هزارهٔ اول پیش از میلاد نقش به سزا داشتند.
سفالهای تپه مارلیک:
سفالهای این تپه باستانی به جهت نوع خاک خاص این منطقه دارای رنگ قرمز هستند و تلفیقی از هنر پیکرتراشی و سفالگری میباشند و موجب پیدایش اشکال جدیدی از آثار سفالین موسوم به «ریتون» شده است این ظروف به شکل انسان و حیوان ساخته شدهاند و علاوه بر جنبه تزیینی جنبه کاربردی نیز داشتند.
مهمترین آثار سفالی این منطقه ظرفهایی به شکل گاو کوهاندار (ورزا یا ورزاو) است و یک ظرف آیینی بود و در مراسم تدفین مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین اشیایی سفالی (نوعی پیهسوز) با طرح موجوداتی عجیب الخلقه کشف شده که بسیار منحصر بفردند. و گلدانهایی به شکل لاله سه شاخ نمونهی دیگری از هنر سفالگری مارلیک است که نشانگر الگوبرداری هنرمند از بافت گیاهی این منطقه است.
فلزهای تپه مارلیک:
اقوام این منطقه در هزاره اول قبل از میلاد با هنر فلزکاری با فلزاتی چون طلا، نقره و مفرغ آشنا بودند و آثار بدیع و کمنظیری ایجاد نمودند که شهرت جهانی دارند همچنین این نتیجه حاصل میشود که ساکنان این منطقه نسبت به ساکنان سیلک و شوش متمولتر بودند.
عمده این آثار فلزی به شکل جام و ساغرهایی با نقوش برجسته بودند و جامهای زرین این منطقه به روش دواتگری ساخته شدهاند.
نمونه منحصر به آثار کشف شده از این منطقه جام مارلیک است که از زر ناب است و ارتفاع آن به ۱۸ سانتیمتر میرسد و ارتفاع نقش برجستههای جام تا دو سانتیمتر میرسد.
نقش وسط جام درخت زندگی است و در دو سوی درخت دو گاو بالدار دیده می شود که در حال بالا رفتن از درخت هستند این نقش از سال ۱۳۴۱ هجری شمسی تا سال ۱۳۵۸ بر یک سوی اسکناسهای پانصد ریالی ایران به چاپ میرسید
در کف جام نیز گلی زیبا نقش شده است در میان گل نقش خورشید دیده می شود که شعاعهای خود را به طور منظم پراکنده است.
برای اقوام مارلیک خورشید تا حد پرستش بسیار مهم بوده است و تا جایی که می توانستهاند نماد خورشید را به شکل ترنجهای هندسی تزئینی در کف اکثر ظروف و جامهای فلزی به تصویر کشیده اند وقتی به نوع نقش و طرز ترسیم این ترنجها توجه میکنیم در مییابیم خورشید در مرکز همه چیز است و همه موجودات از نور و حرارت جانبخش او زندگی می گیرند.
مجموعه آثار مارلیک در طبقه فوقانی موزه ملی ایران تهران نگهداری میشود.
نویسنده : شادی شعبانی